ما نبض بیرمق دشمن را زیر دست خود حس میکنیم که از « من آرامم » و « إنَّ معی ربّ» آقا آرامش میگیریم. کسی که همقدم انقلاب ما بوده میداند که این مسیر سخت و ناممکن را چگونه به اینجا و آخر رساندهایم.
به گزارش مشرق، محمدهادی صحرایی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «مجید شریف واقفی... یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق بود که توسط دیگر اعضای سازمان به خاطر تعلقات اسلامیاش کشته شد .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این متن ویکی پدیا یا همان دانشنامه به ظاهر آزادی است که برای کاربرانش قابلیت تغییر و اصلاح نیز فراهم کرده است. هدف از آوردن این گزیده آن است که بدانیم سازمان مجاهدین خلق با صدها کاربر فضای مجازی در کمپهای خود و حمایتهای تمام قد آمریکا و اروپا هم نتوانسته لکههای ننگ دیکتاتوری، تصلب و خیانت وحشتناکی را که حتی در بین خانواده اعضائش وجود دارد، از دامن خود پاک کند که یک نمونه آن داستان شهید شریف واقفی است.
این نتوانستن از ناتوانی فنی نیست، از روشنی و وضوح این جنایت و جاری بودن آن است که دیگر پوشاندنی نیست. مثل حقیقت و مظلومیت انقلاب اسلامی.
در مورد کومله و دموکرات هم میتوان شواهد بسیاری از این قبیل پیدا نمود که هرگز قابل کتمان نیست.
خاصیت ضدانقلاب در میدان است که تا مرگش از ننگ و خفت خلاصی نمییابد و نمیتواند بوی خون را از نفَس و رنگ آن را از دامن خود بزداید. و کشتن خداپرستانِ بیگناه، مضاعف است و کشتن، تنها به ریختن خون نیست.
آن کس که با نوشتن و سخنرانی یا سکوت، یا با بیانصافی و رسانه یا دروغ، مردم کشور را دچار ترس و تحیر، یا اعوجاج و آشوب میکند هم به نوعی خود را در لشگر خداستیز ضدانقلاب جا داده است.
انکار توفیقات و دستاوردهای بینظیر انقلاب اسلامی را تنها میتوان به منکران نور و گرمای خورشید تشبیه کرد که از حواس طبیعی و عقل مُدرِک محرومند.
نمیتوان کمبود و سختی را نادیده گرفت، ولی میتوان با معدل گرفتن و مقایسه علمی به نتیجه صحیح رسید. کارآمدی را اگر در معادله صحیحِ میزان دستیابی به اهداف، با توجه به امکانات و محدودیتها قرار دهیم، دانسته میشود که انقلاب نشان شده اسلامی ما، نه یک بار و صد بار، که هزاران بار تا کنون معجزه انجام داده است.
انقلابی که از صفر شروع شد، پس از تحمل ۴۳ سال، سختترین و بینظیرترین و بیشترین تحریمهای پس از جنگ و ترور تحمیلی، به موشکهایپرسونیک و درمان سرطان و کنترل کرونا و... رسیده و آلمان ثروتمند و صاحب بنز و بیام و و زیمنس و بوش و...، اکنون و به خاطر جنگ روسیه و اوکراین در صدها کیلومتر آن طرفتر، درهایپر مارکتهایش هیزم و ذغال میفروشد و فلان مسئول ارشد اروپایی، مردم اروپا را توصیه میکند به جای روشن کردن حمام و مصرف سوخت، حوله مرطوب به خود بکشند و در لندن، تخم مرغ را جیرهبندی کردهاند و چهار سال است که جلیقه زردها، خیابانهای پاریس را با خون خود رنگ میکنند و آن زن قهرمان، به صورت مکرون سیلی میکوبد تا بیدار شود.
با همین فرمول کارآمدی میتوان مدعیان را زمین زد و با صدای رسا از انقلاب اسلامی دفاع کرد و مارپیچ سکوت را شکست.
امام راحل، شنا را در اقیانوس به ما آموخت نه در حوض خانه.
و امام حاضر نیز به ما گفته که تقوایستیز کارآمدتر از تقوای پرهیز است.
صاحبدلی به مدرسه آمد زخانقاه / بشکست عهد صحبت اهل طریق را / گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود / تا اختیار کردی از آن این فریق را / گفت آن گلیم خویش به در میبرد زموج / وین جهد میکند که بگیرد غریق را.
این داستان را هنوز از کتاب «طرح کلیاندیشه اسلامی» به یاد داریم. گویی آوینی این را میدانست که میخواست خانه تقوا و عقل و هنرش را در دهانه آتشفشان بنا کند و کرد.
فرزندان مکتب خمینی و خامنهای در انقلاب و جنگ و فتنههای پس از آن بزرگ شده و یک شبه مرد میشوند. وقتی خدا « لاتَظْلِمُونَ وَ لاتُظْلَمُون» را خواست، تکلیف مشخص شد و سیدالشهداء هم راهبری کرده و راه ما را روشن کرد.
آن که حسین را شناخت، برای یاری حق، سر از پا نشناخت و تسلیم امثال یزید هواپرست و باج دادن نمیشود.
از ابتدای تاریخ انقلاب اسلامی که در ۵۷ به پیروزی رسید تاکنون، اگرچه نسل در نسل، داغ و درفش و دشنه و دشنام دشمنان را به جان خریده و خون دل خورده و از غصه به خود پیچیدهایم، هرگز چشم از طلیعه ظهور برنداشته و به حقانیت راه خود شک و به آرمانهای امام پشت نکرده و آقا را تنها نگذاشتهایم.
شاهد ما زخمهای تن علی وردی و عجمیان است که نشمرده به خاک سپردیم تا به خدای آسمانها برساند
. چند نفر مثل این دو عزیز پاره پاره و آرتینی که غصه اش رهامان نمیکند بیاوریم تا حقانیت فرزندان مظلوم انقلاب را دیرفهمان و دیرباوران ببینند؟ برخی با این همه مظلومیت و مدارا و مماشات انقلابیون با اغتشاشگران و غافلان، هنوز با کلیپ، سخنرانی، سکوت، به پستو تپیدن و یا بیانیههای دوپهلوی بزدلانه یا طمعکارانه، یا جای شهید و جلاد را عوض میکنند یا از شهید میخواهند که زیر تیغ جلاد، کمتر تکان بخورد. حق را یاری نمیکنند.
اینها یا همیشه عقل خود را به دروغهای رسانههای استکباری آلوده میکنند و یا واقعاً چیزی نمیفهمند. وقتی این خواص بیخاصیت نفهمند، چه توقعی است از کسانی که کلیپهای «دلقک واره» شان برای گدایی طرفدار و دیده شدن و خودشیرینی، مضحکه مردم شده است.
یکی به میخ و یکی به نعل سیاسیون، اشکهای زورکی، بغضهای تصنعی و خواص معلومالحالی که در فتنهها معمولاً لال میشوند و گروهی ناشناس و بیاندیشه که همیشه برای دوستی گرگ و آهو گریه و برای کدورت بینشان مویه میکنند.
برای اثبات حقانیت انقلاب مظلوم اسلامی ما، بغض دختر بیرامی هنگام توصیف پدرش کافی نیست؟ سؤال بیجواب او و کودکان شهدا که به کدام گناه، یتیم شدهاند را کدام نهاد حقوق بشری میتواند بدهد؟ این که کی روش، توانسته دوست و دشمن ایران را بشناسد عالی است ولی با کرور کرور تسبیح به دست مدعی و خواص بیخاصیت و سلبریتی و آقای گل و آقای هزار چهره و مجری و دانشجو و استاد و غیرهای که هنوز نمیفهمند، چه کنیم؟ آنها که بوی عفن توطئه انگلیس و فرانسه و آمریکا و اسرائیل را حس نمیکنند و حالی نمیشوند که سناریوی آنچه در کف خیابانهای ایران اتفاق میافتد را همان کسی که نسخه افغانستان و عراق و لیبی و سوریه را نوشت، نوشته است و به چیزی غیر از الک کردن خاک ایران نمیاندیشد.
حرمت شهید ما تا آسمان بلند است ولی در این امتحان بزرگ میتوان حنجرهها و قلمهای دروغگو را شناخت.
آن که برای مردن حیوانی، خود را همان حیوان مینامد یا آنها که پیدرپی از کرامت و حرمت آدمها و منشور حقوق شهروندی و هزار ادعای دیگر دارند و امنیت را تصادفی میدانند، چرا برای چاقو و لگد خوردن جوان غیوری که برای محافظت از حیا و عفت دختر و زنِ مردم، خود را به خطرانداخته و در زیر دست و پای شیاطین، نیمه جان شده حرفی نمیزنند و چانه یا قلم نمیجنبانند؟ از حرامیِ لقمه است یا چیز دیگری که چنین سکوت مرگ مدعیان را گرفته و به خفت سازش در برابر ظلم و ظالم، نشانده است؟ لعنت بر آن پست و مقامی که قیمتش سکوت در فتنهها باشد.
نفرین بر آن ترس و طمعی که زبان و قلم را از گفتن و نوشتن باز دارد. خجالت برای آن مدرک ننگی که در گرو سکوت برداشتهاند و مرگ بر آن مغزی که تدبیرش بیطرفی، برای انتقام باشد.
اگرچه اروپا، زمستان سردی در پیش دارد ولی زمستان ما خواهد رفت و سیاهی به ذغال خواهد ماند. ما نبض بیرمق دشمن را زیر دست خود حس میکنیم که از « من آرامم » و « إنَّ معی ربّ» آقا آرامش میگیریم.
کسی که همقدم انقلاب ما بوده میداند که این مسیر سخت و ناممکن را چگونه به اینجا و آخر رساندهایم. جنگ سخت و ترور دهه شصت و قتل عام فرهنگی دهه هفتاد و کودتای ۸۸ و فتنه انحراف آن دهه و حمله لیبرالهای نفوذی کدخداپرست دهه نود که اکنون به فیک نیوزها و دروغهای رباتی و کسانی که بعد از علف و گل، شجاع میشوند و جز فحش رکیک، برهنگی، شکنجه و غریبکشی، حرفی ندارند رسیده را میداند.
جان شیطان به حلقوم رسیده و دشمنان ما از آیزنهاور و کارتر به ترامپ خیره سر و بایدنِ بیهوش و حواس و از موشه دایان به صندلی بیثبات صهیونیزم و از الیزابت به چارلز رسیدهاند. آمریکا را مشکلات و دعوای الاغ و فیل خواهد بلعید و اسرائیل را بیهویتی و بیریشهگی خواهد بُرد و سعودی را اگر یمن، به سزا نرساند، ترس مرگ با موشک یا پهپاد، ذره ذره خواهد کشت و...
و زمین به وارثان مستضعف و مؤمنش خواهد رسید؛ با استعانت از خدا و صبر در مبارزه و إنشاءالله.
منبع: مشرق
کلیدواژه: تیم ملی ایران قیمت مکتب خمینی انقلاب اسلامی کودتای 88 منافقین خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت انقلاب اسلامی مجاهدین خلق شریف واقفی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۵۸۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحریف صهیونیستی نام خلیج فارس + سند
در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن میکند. تحریف نام خلیج فارس تنها به سالهای اخیر باز نمیگردد. این موضوع سابقه طولانی داشته است. از سده نوزدهم میلادی با روی کار آمدن قاجار و شکل گیری رقابت انگلیس و روس در آن حوزه تا دوران پهلوی دوم و همچنین پس از انقلاب اسلامی، کشورهای مختلف اقداماتی در زمینه تحریف نام خلیج فارس داشتهاند.
در هر دوره از تاریخ، بستگی به میزان حساسیت حاکمیت سیاسی ایران، واکنشها قابل تحلیل و ارزیابی میباشد. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن میکند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج فارس (خلیج یا خلیج عربی) خوانده و یا شنیده میشود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر میشود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.
اما ابعاد این سند:
۱-آنچه که به عنوان تاریخ در سند به صورت دستی و میلادی نوشته شده است ۲۲ ژوئن ۱۹۷۸ که مصادف با ۱ تیر ۱۳۵۷ میباشد.
۲- طبقه بندی سند سری میباشد. با توجه به بررسی اسناد ساواک و نظام محرمانگی در آن سازمان، اسنادی که مرتبط به همکاری اطلاعاتی ایران و اسرائیل میباشد، همگی سری هستند که نشان از حساسیت موضوع برای پهلوی دارد.
۳-این سند مبتنی بر گزارش واصله از سرویس اسرائیل است. ساواک و اسرائیل همکاری متعددی در زمینههای مختلف داشته اند و این سند میتواند در راستای همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی دو رژیم تعریف شود.
۴- خطاب گزارش، اداره کل هفتم ساواک میباشد. اداره کل هفتم مسئول بررسی اطلاعات خارجی ساواک بوده است که نشان میدهد موضوع خلیج فارس و مسائل آن مانند تحریف نام خلیج فارس، یکی از پروندههای اطلاعات خارجی ساواک بوده و روی آن کار میشده است.
۵- گزارش در خصوص همکاری بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس میباشد که سرویس اسرائیل گزارش این توافق نامه را برای ساواک ارسال نموده است. این گزارش تائیدکننده همکاری اطلاعاتی پهلوی و اسرائیل در زمینههای مختلف است.
۶- بر اساس سند مذکور، رژیم صهیونیستی در گزارش خود به ساواک، از کلمه جعلی "خلیج" استفاده نموده و نام کامل خلیج فارس ذکر نشده است، که نشان میدهد رژیم صهیونیستی در این تحریف نقش دارد و احتمال دارد برای تحریف نام خلیج فارس یک همکاری اطلاعاتی بین اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود داشته است.
۷- موضوع دیگر در این سند، واکنش مسئول اداره هفتم ساواک به آن گزارش است. رژیم پهلوی همیشه یکی از شعار و هویتهای خود را ملی گرایی اعلام مینمود، اما موارد متعددی وجود دارد که نشان میدهد آن رژیم ملی نبوده و یا حداقل در برخی از حوزههای حیاتی مانند موضوع خلیج فارس، حساسیت قابل توجهی از خود نشان نمیداده است. در این سند، هنگامی که کارشناس اداره هفتم گزارش را به مدیریت آن اداره ارائه میکند و تقاضای تذکر به سرویس اسرائیل را دارد، آنچه که در پاسخ آمده، آن است که؛ "این قبیل اشتباهات در آن سرویس کم سابقه است". این جواب گویای آن است که حتی برای یک تذکر به اسرائیل هم عزم و ارادهای وجود نداشته و منافع ملی قربانی منافع سیاسی پهلوی میشده است؛ و نه تنها به تقاضای کارشناس مربوطه توجه نشده بلکه به گونهای، از سرویس اسرائیل در جعل نام خلیج فارس دفاع شده است؛ بنابراین با بررسی سند مذکور، روشن میشود که رژیم صهیونیستی یکی از بازیگران تحریف نام خلیج فارس میباشد و رژیم پهلوی با تمام شعارهای ملی گرایی خود، توان و یا اراده مقابله با این گونه تحریفات را نداشته است.
درباره: گزارش واصله از سرویس اسرائیل
گزارش
۲۲ ژوئن ۱۹۷۸
منظور: استحضار تیمسار مدیریت کل اداره هفتم
سرویس اسرائیل در گزارش مربوط به موافقتنامه بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس به جای نام صحیح و کامل این منطقه به ذکر خلیج اکتفاء نموده است. (پیوست)
در صورت تصویب توسط بخش تبادل اطلاعات به رابط سرویس مذکور تذکر داده شود.
اداره ۲ بررسی
توضیح داده شد.
این قبیل اشتباهات در آن سرویس کمسابقه است.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی